ارزیابی و درمان سرگیجه

(الف) بیماری که حملات مکرر سرگیجه دارد، اما در حالی که خوب دیده می شود

آیا سرگیجه است؟

 

دکتر من سرگیجه دارم. البته این یکی از رایج‌ترین مشکلاتی است که در کار اداری با آن مواجه می‌شویم و متیوز به آن اشاره می‌کند. اولین کار پزشک این است که مشخص کند آیا بیمار سرگیجه دچار حملات سرگیجه یا حملات برخی از علائم حمله‌ای دیگر است. پس سرگیجه چیست و مکانیسم ها و ویژگی های بالینی آن چیست؟

اولین نکته در مورد سرگیجه این است که یک توهم چرخش است و همیشه به دلیل عدم تقارن فعالیت عصبی بین هسته دهلیزی چپ و راست است. این درست است چه سرگیجه با چرخاندن به اطراف و سپس متوقف شدن ناگهانی ایجاد شود، چه با ریختن آب سرد در یک گوش، چه توسط ذرات گوشواره ای که در مجرای کانال نیم دایره ای به بالا و پایین غرش می کنند، یا این که ناشی از انفارکتوس یک هسته دهلیزی. نکته دوم این است که سرگیجه همیشه موقتی است. حتی پس از قطع شدن عصب دهلیزی در یک طرف، سرگیجه وحشتناک و نیستاگموس پس از آن همیشه در عرض چند روز کاهش می‌یابد، نه به این دلیل که عصب دهلیزی مجدداً آناستوموز شده است، بلکه به این دلیل که تغییرات عصبی شیمیایی عمیقی در ساقه مغز در طول فرآیند ایجاد شده است. جبران دهلیزی

 

نکته سوم این است که سرگیجه همیشه با حرکت سر بدتر می شود، همانطور که آنژین همیشه با تلاش بدتر می شود. اگر این را باور ندارید، پس موارد زیر را امتحان کنید: حدود 10 بار به دور خود بچرخید (ایستاده یا نشسته، مهم نیست) و سپس بایستید و سر خود را سریع به عقب پرتاب کنید.

متقاعد؟ در این صورت می توان به طور منطقی مطمئن بود که بیماری که از حرکت در هنگام سرگیجه خوشحال است سرگیجه ندارد و بیماری که دائماً سرگیجه دارد و سرگیجه او با ثابت ماندن بهبود نمی یابد، یا سرگیجه نداشته است یا داستان را درست نگرفته است اکنون که مطمئن شدیم بیمار ما سرگیجه دارد، سوال بعدی که باید به آن پاسخ داد این است که حملات سرگیجه خود به خودی هستند یا موضعی. اما قبل از اینکه به پاسخ آن بپردازیم، اجازه دهید به طور خلاصه تشخیص سایر اختلالات پراکسیسمال شایع مانند سنکوپ، تشنج، هیپوگلیسمی و هیپرونتیلاسیون را بررسی کنیم.

بدیهی است که بیماران مبتلا به سرگیجه شنوایی نباید هوشیاری خود را از دست بدهند، اما تعجب آور است که تعداد کمی از مردم می توانند پاسخ مطمئن و قانع کننده ای به این سوال ساده بدهند: "آیا احساس می کردید تعادل خود را از دست می دهید یا هوشیاری خود را از دست می دهید؟" آیا احساس می‌کردید که می‌خواهید بی‌هوش شوید یا بیهوش شوید؟» بیماران مبتلا به سرگیجه اگر زیاد استفراغ کرده باشند، یا اگر در راه پایین دچار حمله اتولیتیک و ضربه به سر شوند، ممکن است هوشیاری خود را از دست بدهند. توصیف شاهدان کمک چندانی به شناسایی سرگیجه نمی کند، اما می تواند در شناسایی تشنج و سنکوپ ضروری باشد. (البته سنکوپ تشنجی پیچیده‌تر است.) آزمایش تیلت میز، به‌ویژه با تعداد زیادی ابزار تهاجمی، به عقیده برخی، بسیار حساس و ناکافی است که به تشخیص سنکوپ وازوواگال (که اکنون به "نورکاردیوژنیک" تغییر نام داده می‌شود) کمک زیادی می‌کند.سنکوپ قلبی، به ویژه در یک بیمار بدون بیماری قلبی، می تواند یک تشخیص دشوار باشد. مانیتور رویدادی که بیمار برای چندین هفته از آن استفاده می کند، به ویژه برای برداشتن بلوک متناوب قلب، مفیدتر از مانیتور 24 ساعته هولتر است که در آشکارسازی آریتمی های بدون علامت بهترین است. یک مطالعه الکتروفیزیولوژیکی قلب در تشخیص انواع تاکی آریتمی‌هایی که می‌توانند باعث سنکوپ شوند خوب است و نسبت به دنباله‌ای بی‌پایان از تحقیقات غیرمستقیم بی‌نتیجه آزاردهنده‌تر است. مانیتورینگ تصویری-EEG در تشخیص تشنج مفید است اما به راحتی در دسترس همه نیست. اندازه گیری گلوکز خون در حین حمله، که با یک گلوکومتر انگشتی امکان پذیر است، ساده ترین و مستقیم ترین راه برای تشخیص هیپوگلیسمی است، چیزی که در بیمارانی که تحت درمان دیابت قرار نمی گیرند، به راحتی از دست می رود.

در حالی که حملات پانیک، به ویژه با هایپرونتیلاسیون، معمولاً باعث ایجاد احساس سرگیجه می شود که در واقع سرگیجه نیست، بیماران مبتلا به سرگیجه تشخیص داده نشده مکرر می توانند دچار حملات پانیک شوند، به خصوص اگر حملات سرگیجه به طور اطمینان بخشی به «... فقط کمی اضطراب» کاهش یابد. این یکی از آن موقعیت‌های غیرمعمولی است که در آن بیماران طبق گفته‌هایشان عمل می‌کنند: اضطراب، هراس و حتی آگورافوبیا در آنها ایجاد می‌شود. 3 «سرگیجه پوسچرال فوبی» گونه‌ای از این مشکل است که در آن بیماران، اغلب با شخصیت‌های وسواسی جبری، از اختلال ذهنی خفیف تعادل هنگام ایستادن یا راه رفتن، همراه با توهمات حرکتی لحظه‌ای شکایت می‌کنند. علائم معمولاً در مکان‌های خاص یا در موقعیت‌های خاص رخ می‌دهند و با یک اضطراب ناراحت‌کننده همراه هستند. بسیاری از موارد به دنبال یک وستیبولوپاتی محیطی واضح و مستند هستند. همه افراد نام «سرگیجه وضعیتی فوبیک» را دوست ندارندهمه ما این بیماران را می بینیم، و معمولاً با حمایت ساده و بدون قضاوت و توضیح دقیق و بدون حمایت، به خوبی عمل می کنند. 

سرگیجه موقعیت یابی خوش خیم حمله ای (BPPV)

 

سرگیجه موضعی حمله ای خوش خیم (BPPV) تنها شایع ترین علت سرگیجه است که در مطب دیده می شود و بسیاری از بیماران داستانی را ارائه می دهند که برای تشخیص تلفنی به اندازه کافی واضح است. «دکتر، هر وقت شب در رختخواب چرخیدم، یا لباسشویی را روی خط آویزان کردم یا زیر ماشینم را نگاه کردم...» حتی لازم نیست بگویند سرگیجه دارند! در بیشتر بیماران، BPPV در دوره‌های چند هفته‌ای رخ می‌دهد و سپس به طور خود به خود بهبود می‌یابد و هفته‌ها، ماه‌ها یا حتی سال‌ها بعد بازمی‌گردد. بیمار مبتلا به حملات مکرر سرگیجه طی چندین دهه بدون هیچ گونه ناهنجاری در معاینه، دارای BPPV است. اخیراً مشخص شده است که علت BPPV حرکت ذرات گوش سرگردان در داخل مجرای کانال نیم دایره خلفی است و می توان این ذرات را حذف کرد و اساساً با چرخاندن آهسته بیمار بیمار را در شرایط بهبودی قرار داد. 180 درجه، از تحریک آمیزترین موقعیت به سمت سمت عادی.

تست موقعیت یابی، همانطور که توسط بارانی توصیف شد، توسط دیکس کامل شد و توسط هالپایک رایج شد، سنگ بنای تشخیص و اکنون درمان است. ایده آزمایش این است که هر گونه اتوکونی در کانال نیم دایره خلفی حرکت کند و سرگیجه و نیستاگموس را تحریک کند. در نهایت برانت و داروف و سپس سمونت و همکاران و اپلی متوجه شدند که حرکت دادن اتوکونیا در داخل مجرا به آنها اجازه می دهد تا از مجرا خارج شوند. اما اگر نتوانید BPPV را تحریک کنید، نمی توانید آن را برطرف کنید.

بیمار مبتلا به BPPV کانال نیم دایره ای خلفی چپ را در نظر بگیرید که روی تخت نشسته است. در این موقعیت کانال نیم دایره خلفی از نظر گرانشی عمودی است و آمپول آن پایین ترین قسمت آن است. هر گوشی در مجرا در کنار کوپولا قرار خواهد گرفت (شکل - شروع). سر بیمار اکنون به سمت چپ چرخانده شده است و بیمار به طور ناگهانی به سمت عقب (در صفحه کانال نیم دایره خلفی) قرار می گیرد تا زمانی که سر در انتهای تخت آویزان شود به طوری که پایین ترین نقطه به نقطه وسط کانال نیم دایره خلفی تبدیل شود. مجرای به جای آمپول اکنون otoconia از کوپول به پایین می افتد و در نقطه میانی مجرا استراحت می کند. همانطور که آنها از کوپول دور می شوند، فشار مایع منفی ایجاد می کنند و بنابراین کوپول را می کشند و یک انحراف آمپولوفوگال ایجاد می کند که برای آوران های اولیه کانال نیم دایره خلفی تحریک می شود. در نتیجه نه تنها یک حمله مختصر سرگیجه - 20 ثانیه یا بیشتر - وجود دارد، بلکه یک نیستاگموس با فازهای شاداب و سریع در خلاف جهت عقربه های ساعت - از دیدگاه بیمار وجود دارد.یعنی محور چرخش نیستاگموس نسبت به صفحه کانال نیم دایره ای تحریک شده، در این مورد کانال خلفی چپ، 90 درجه است. اگر بیمار اکنون به آرامی 180 درجه به سمت راست بچرخد، تا زمانی که سمت راست صورتش تخت را لمس کند، کانال نیم دایره خلفی معکوس شده است (شکل 1 F) به طوری که صلیبی مشترک که به قدامی وصل می شود و کانال های نیم دایره خلفی، در حال حاضر پایین ترین نقطه است. در این مرحله اتوکونیا باید بیشتر در امتداد مجرای کانال نیم دایره حرکت کند و یک حمله سرگیجه و نیستاگموس خوش بینانه در خلاف جهت عقربه های ساعت ایجاد کند. بیمار که همچنان رو به پایین است، اکنون می ایستد و اتوکونیا در امتداد صلیب مشترک به دهلیز ادامه می یابد. این در اصل مانور تغییر مکان ذرات یا شاید بهتر به نام مانور "آزاکسانی که در برابر مانورهای مکرر تغییر موقعیت مقاوم هستند، می‌توانند با انسداد کانال نیم دایره‌ای خلفی درمان شوند. موارد پس از سانحه به طور خاص می توانند دو طرفه باشند، اما گاهی اوقات تشخیص BPPV دو طرفه از BPPV یک طرفه با نیستاگموس خاموش (آمپولوپتال) شدید در چرخش به سمت سمت سالم دشوار است. 

 


در طول ترمیم پرده بکارت چه اتفاقی می افتد؟

ترمیم پرده بکارت معمولا یک عمل سرپایی ساده است که می تواند در کلینیک ما تحت بی حسی موضعی انجام شود. هر گونه پوست پاره شده در اطراف لبه های پرده بکارت به آرامی و به طور منظم بریده می شود، پس از آن بافت باقی مانده به هم بخیه می شود و یک سوراخ کوچک باقی می ماند. این کار حلقه پرده بکارت را به اندازه و شکل طبیعی باز می گرداند.

اگر پوست کافی برای بازگرداندن پرده بکارت وجود نداشته باشد، یا اگر پرده بکارت وجود نداشته باشد، جراح ممکن است با استفاده از برخی از پوست نازک واژن (مخاط واژن) یا بافت مصنوعی، آن را ایجاد کند. ممکن است یک منبع خون کوچک، مصنوعی یا خون خود بیمار از یک تکه فلپ واژن اضافه شود، بنابراین خونریزی سنتی پس از دخول بعدی شبیه سازی می شود.

زمان ریکاوری چقدر است؟

انتظار می رود که جراحی بسته به میزان ترمیم مورد نیاز بین یک تا دو ساعت طول بکشد. اگرچه این یک روش بالینی بدون نیاز به بستری در بیمارستان است و زنان ممکن است روز بعد به سر کار بازگردند، اما باید از انجام فعالیت‌های شدید و بلند کردن اجسام سنگین اجتناب شود. در طول 48 تا 72 ساعت اول ممکن است مقداری خونریزی خفیف وجود داشته باشد، اما این کاملا طبیعی است.

بهبودی کامل تقریباً شش هفته طول می کشد. هیچ نشانه قابل مشاهده ای از جراحی وجود نخواهد داشت و تشخیص تفاوت بین پرده بکارت طبیعی و بازسازی شده غیرممکن خواهد بود. در این زمان، روند بازسازی کامل خواهد شد و تمام احساسات مرتبط با اولین رابطه جنسی ممکن است تجربه شود.

 

عوارض

به ندرت عوارض وجود دارد. با این حال، اگر بیمار هر یک از علائم زیر را تجربه کرد، باید با پزشک تماس گرفت:

  • سرگیجه
  • درد بیش از ناراحتی متوسط ??بعد از سه روز
  • ترشحات غیرمعمول یا بدبو
  • خارش شدید
  • خونریزی غیر طبیعی
  • التهاب.

چرا سلامت زنان چروکی را برای ترمیم پرده بکارت انتخاب کنیم؟

جراحان OB/GYN ما که دارای گواهی هیئت مدیره هستند و دارای اعتبار دوگانه هستند، بیش از 35 سال تجربه در انجامجوانسازی واژندارند تا بدن زن را از داخل و خارج بشناسند. آنها همچنین دارای گواهینامه پزشکی لگن زنان و جراحی ترمیمی (FPMRS) هستند، یک اعتبار بسیار مطلوب که نیازمند سالها آموزش و در عین حال رعایت الزامات سختگیرانه تعیین شده توسط هیئت پزشکی آمریکا (ABMS) است.

بسته به این که چرا ممکن است درخواست هیمنوپلاستی داشته باشید، ممکن است این موضوع حساسی برای بحث باشد. مطمئن باشید که پزشکانما با دلایل زیادی که بیماران برای این روش درخواست می کنند آشنا هستند و ناراحتی و کمرویی شما را در این زمینه کاملا درک می کنند. این بدن شماست. ما می‌خواهیم به شما کمک کنیم تا آنجا که ممکن است راحت و مطمئن باشید.

 


چه کسی کاندیدای پیوند چربی به لابیا ماژورا است؟

اگر می خواهید حجمی طبیعی به لب های بزرگ خود اضافه کنید، انتقال چربی می تواند کمک کننده باشد. چربی شما می تواند با نتایجی شبیه به پرکننده های پوستی، لب های بزرگ شما را تقویت کند. با این حال، اگر می خواهید نتایج طولانی تری داشته باشید، انتقال چربی می تواند یک انتخاب عالی باشد. برای اینکه کاندیدای انتقال چربی باشید، باید به اندازه کافی چربی اضافی روی بدن خود داشته باشید تا به اهداف خود برسید. همچنین باید با دکتر Huertas مشورت کنید تا ببینید آیا واجد شرایط هستید یا خیر.

در طی فرآیند طبیعی پیری، لابیا بزرگ به آرامی نازک‌تر و نازک‌تر می‌شود. پیوند چربی به لابیا بزرگ می تواند برای هر زنی که امیدوار است این حجم را به برخی از ما بازگرداند، سود فوق العاده ای داشته باشد و در نتیجه باعث افزایش معیشت ظاهر آن شود. از آنجایی که از چربی بدن خود بیمار استفاده می کند، این روش با طبیعی بودن کاملاً برای بدن مفید است و خطر عوارض جانبی را کاهش می دهد.

در طول پیوند چربی به لابیا ماژورا چه انتظاری باید داشت؟

انتقال چربی یک فرآیند دو قسمتی است که شامل برداشت چربی و سپس تزریق آن به لابیا بزرگ است. از آنجایی که به چنین مقدار حداقلی چربی نیاز است، دکتر Huertas ممکن است از بی حسی موضعی یا آرام بخش داخل وریدی استفاده کند. برای شروع، دکتر Huertas لیپوساکشن را برای برداشتن چربی انجام می دهد که احتمالاً از باسن، پهلو یا شکم شما گرفته می شود. پس از برداشتن چربی، می توان آن را پردازش کرد و سپس در سرنگ ها قرار داد. دکتر Huertas از زوایای تزریق و تکنیک‌های مختلف استفاده می‌کند تا میزان غوطه‌وری بالایی در لابیا بزرگ شما برای یکنواختی فراهم کند. 

مدت زمان بهبودی پس از پیوند چربی به لابیا ماژورا چقدر است؟

تیم جراحی ما تا زمانی که بتوانید با یکی از اعضای خانواده یا دوست خود به خانه بفرستید، شما را تحت نظر خواهند داشت. یک قرار ملاقات بعدی باید در مرکز زیبایی دالاس در یک هفته پس از عمل تعیین شود تا دکتر Huertas بتواند بهبود و نتایج شما را تحت نظر داشته باشد. ممکن است با تورم و کبودی در محل(های) لیپوساکشن، و همچنین در ناحیه(های) پیوند شده لابیا ماژور احساس ناراحتی کنید.

 


چه چیزی یک روانپزشک خوب را می سازد؟

 

چرا اینقدر سخت است که بفهمیم یک روانپزشک خوب چیست؟ من معتقدم به این دلیل است که ما این شکاف سنتی زیستی/روانی در روانپزشکی را داشته ایم. در قدیم، برخی از مؤسسات آموزشی برای آموزش روان‌درمانگرهای خوب به دستیاران معروف بودند - و منظورم از روان‌درمانی ، روان‌درمانی مبتنی بر روان پویایی است، و بخشی از این کارآموزان سپس روانکاو می‌شدند. سایر مؤسسات به خاطر آموزش به دستیاران در حال آموزش نحوه استفاده مؤثر از داروها معروف بودند.

با گذشت زمان، تاکید در آموزش دستیار به سمت ارزیابی و تشخیص اختلالات روانپزشکی و درمان با داروها معطوف شد و اکنون روانپزشکان جوان در این امر مهارت دارند، اما تغییر جهت از آموزش روانپزشکان برای انجام روان درمانی وجود دارد. و افراد بر اساس اینکه چقدر مهم است که درمان و داروها توسط یک فرد انجام شود، متفاوت هستند. حالا متغیر دیگری را مطرح کنید: فشارهای مالی به نفع قرار ملاقات های کوتاه است، بنابراین برخی از روانپزشکان یک بیمار را در یک ساعت ویزیت می کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است چهار بیمار یا بیشتر را در یک ساعت ببینند. هیچ چیز ذاتی در مدل دارویی وجود ندارد که بگوید قرار ملاقات‌ها باید کوتاه باشد، و بسیاری از روانپزشکان که جلسات رسمی هفتگی (یا اغلب) روان‌درمانی را انجام نمی‌دهند، همچنان بیماران را به طور مکرر و برای جلسات کامل ملاقات می‌کنند، به‌خصوص زمانی که آنها اوقات سختی را سپری می‌کنند. .

بنابراین مشکل من وقتی دوستی درخواست ارجاع به یک روانپزشک خصوصی می کند، و اغلب برای یکی از اقوام یا دوست یک دوست است: من نمی دانم بیمار به چه چیزی نیاز دارد. در حالی که قرار ملاقات های 15 دقیقه ای با بررسی سریع پزشکی احتمالاً برای بسیاری از افراد مفید است، من افراد را به کسی که به این روش کار می کند ارجاع نمی دهم. من فکر نمی‌کنم که برای روانپزشکی خوب باشد و معتقد نیستم که داروها باید از طریق چک لیستی از علائم تجویز شوند که خارج از متن آنچه در زندگی بیمار رخ می‌دهد و برای آنها معنادار است. اما پس از عبور از کاهش 4 بیمار/ساعت، من همچنان با این ایده باقی مانده‌ام که می‌خواهم فردی را که بیشتر به درمان نیاز دارد به یک روان‌پزشک و شخصی که ممکن است نیاز به دستکاری داروها داشته باشد به روان‌پزشک دیگری ارجاع دهم. گاهی اوقات بیماران می دانند که می خواهند حداقل داروها را در نظر بگیرند. برخی از بیماران ایده‌ای در مورد نیاز خود دارند، اما بخش بزرگی از ارزیابی حرفه‌ای، پی بردن به آن است. اگر آنها نزد کسی رفته اند و از مراقبت او ناراضی هستند، فهمیدن اینکه چه چیزی را دوست نداشته اند می تواند نقطه خوبی برای شروع باشد.

 


ویژگی های برتر یک روانپزشک شایسته

به عنوان یک روانپزشک، شما در دانشکده پزشکی شرکت کرده اید، دوره رزیدنتی را به پایان رسانده اید و دکترای خود را برای تشخیص، درمان و پیشگیری از اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری در بیماران خود دریافت کرده اید. شما مهارت ها و توانایی های ارائه درمان روانشناختی، تجویز دارو و انجام اقدامات تخصصی را برای درمان افراد مبتلا به بیماری روانی دارید.

اما فراتر از پیشینه تحصیلی شما، ویژگی های کلیدی دیگری وجود دارد که برای نقش شما به عنوان یک روانپزشک بسیار مهم است. آنها به شما کمک می کنند تا اطمینان حاصل کنید که مراقبت با کیفیت به بیماران خود ارائه می دهید و همچنین در نقش خود موفق خواهید بود. در اینجا پنج ویژگی اصلی یک روانپزشک شایسته آورده شده است.

1. همدلی

طبق یک مطالعه اخیر، روانپزشکانی که به افراد مبتلا به بیماری روانی کمک می کنند باید در طول تمرین از مهارت های همدلی استفاده کنند ، از جمله موقعیت هایی که در آن افراد تمایلی به کمک گرفتن ندارند، قادر به ایجاد روابط قابل اعتماد نیستند یا به دلیل اختلالات سلامت روانی برای برقراری ارتباط منطقی و عاطفی با دیگران تلاش می کنند. برای نشان دادن همدلی، فعالانه به نگرانی‌ها و احساسات بیمار گوش دهید و به آنها احترام بگذارید و در عوض نگرانی خود را نشان دهید. علاوه بر دارو، همدلی با بیماران می تواند اثربخشی درمان بیماری های روانی را افزایش دهد.

2. آگاه

همانطور که توسط Psychology Today ذکر شده است، یک روانپزشک خوب باید درک دقیقی از داروها، ملاحظات ایمنی آنها، تأثیرات آنها بر بیماران و غیره داشته باشد . برای مثال، اگر بیمار با سابقه اعتیاد به مواد مخدر دارید، باید داروهای بسیار اعتیادآور را با احتیاط تجویز کنید یا به طور کامل از آنها اجتناب کنید. علاوه بر این، باید بدانید که به دلیل عوارض جانبی یا بی اثر بودن چه زمانی دوز را کاهش دهید یا داروها را تغییر دهید.

3. انعطاف پذیر

برای ایجاد یک محیط حمایتی که به نیازهای بیمار شما تمایل دارد، باید انعطاف پذیر باشید. با توجه به روانشناسی امروز، یک روانپزشک خوب آماده است تا روش یا درمان دیگری را امتحان کند ، اگر روش اول مؤثر نباشد. به عنوان مثال، ممکن است لازم باشد تعداد جلسات را بر اساس شدت بیماری بیمار افزایش دهید.

روانپزشکان شایسته نیز در روش های درمانی خود انعطاف پذیر هستند. اگر بیمار نتواند به طور منظم در ویزیت های حضوری شرکت کند، ممکن است به منظور افزایش دسترسی به مراقبت های روانپزشکی ، روانپزشکی از راه دور یا حتی تماس های خانگی را در نظر بگیرید.

4. وظیفه شناس

همچنین مهم است که به نیازها و نگرانی های منحصر به فرد بیمار خود توجه کنید. این یعنی احترام گذاشتن به وقتشان، وقت شناس بودن و در دسترس بودن، و تشویق ارتباط باز. این همچنین تضمین می‌کند که بیماران شما از آسیب‌پذیری در محیط تمرین احساس امنیت می‌کنند تا همه جنبه‌های بیماری خود را مورد بحث قرار دهند و بر اساس آن درمان دریافت کنند.

5. یادگیرنده مادام العمر

یک روانپزشک خوب اهمیت یادگیری مداوم را درک می کند. این به شما کمک می کند تا در مورد درمان های پیشرفته و استانداردهای پزشکی به روز بمانید. روانپزشکان برتر همچنین مخالفپرسیدن سوال یا مشورت گرفتن از همتایان خود در هنگام بروز مشکلات نیستند . این به شما این امکان را می دهد که بهترین علایق بیمار خود را در ذهن داشته باشید تا مراقبت های با کیفیت بالا را ارائه دهید.